روز آخر فقط می خواستم از پاسگاه بیام بیرون ... با هیچکس خداحافظی نکردم ... وقتی کامل تسویه کردم ، چندتایی عکسی اینجا می گذارم و راحت تر حرف خواهم زد ... حالا من هستم و یه مرحله دیگه از زندگی جدید ...
این مدت همه ی این هفده ماه رو به سه نفر مدیونم ... و می دونم اگر این سه نفر این یک سال و نیم با من نبودند هرگز به امروز نمی رسیدم.
نام این سه نفر رو نمی نویسم شاید دوست نداشته باشند ... اما با همه ی وجود از اینکه بودید و تنهام نگذاشتید همیشه سپاسگذار خواهم بود ...
پس نوشت:
راستی قضیه اینترنت ملی چیه؟ من یک سال و نیم از دنیا عقبم .
تا ما خواستیم وایمکس فعال کنیم همه چیز به هم ریخت؟ یعنی به همین راحتی؟
حس دوگانه جالبی دارم که بالاخره تموم شد.
..خوشحالم که بلاخره تموم شد!..
پاسخحذفکیای منم سه ماه دیگه تموم میکنه..
راستی این عکسی که گذاشتی چه قشنگه..ایده خوبیه!
اینترنت ملی میاد ولی معلوم نیس کی..در کنارش اینترنت جهانی هم میمونه..لااقل اونجوری که تا الان گفتن!..
یوسف
مرسی یوسف جان
حذفسه ماه هم به یاری خدا تموم میشه ... و کیا برای همیشه پیشت می مونه ...
:×
اه .. آدم خبر بدو اینجوری میده آخه :))
پاسخحذفتازه داشتیم از نبودنت یه نفس راحت می کشیدیمااا :))
حیف که نمی تونم نگم خوشحالم که برگشتی :)
تبریک می گم رسول جان
پاسخحذف