شبی با من
دیشب گریه کردم
دیشب تمام صبح را گریه کردم
از اشکهایم رنگین کمان خیس خیس شد
از خیسی چشمانم رنگین کمان قطره قطره آب شد و
پشت تنهایی رویاهایم چکید
دیشب تمام صبح را گریه کردم
اشکهایم همه بر باورهایم چکید
اشکهایم همه رویاهایم را شست
از نمناکی رویاهایم طاقتم نم کشید
و از چسبناکی طاقتم به زمین افتادم
دیشب گریه کردم
دیشب تمام صبح را گریه کردم
از اشکهایم قطرههای باران آبی شد
با هق هق خفه ام آسمان سنگین شد
همه ی خیالهایم خیس است
همه ی تنهایی ام پر شده از آب های ریخته
دیشب گریه کردم
دیشب تمام صبح را گریه کردم
پ.ن:
-اسم متن بالا را هرچی دوست دارید بگذارید، یک دلنوشته بود که باید زودتر از این ها می گذاشتمش.
-تغییراتی در ظاهر خانه ام دادم، اینبار بدون اجازه دوستانی را لینک کردم امید از اینکه پنجره ای به خانه ام دارند ناراحت نشوند.
-کامیوترم خراب شده بود این مدت از بی کامپیوتری – آخ ببخشید رایانه_ پکیدم.
-لینک های غیر فعال را پاک کردم اما هنوز امیدوارم روزی نه چندان دور شاهد برگشت دوستان باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر