با فریادهایش مرا از سکر مستی بیرون می کشد
زجه هایش دل خراش و پریشان می کند
اما گویی عالمیان را گوشی نمانده
همه ی چشمها کر شده و گوش ها کور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر